جرعه ای تلنگر، اندکی تامل

اینجا محلی است برای اتراق و زدودن خستگی روزمرگی ها

جرعه ای تلنگر، اندکی تامل

اینجا محلی است برای اتراق و زدودن خستگی روزمرگی ها

اهمیت حفظ آبرو

حفظ و صیانت از آبرو یعنی شخصیت انسانی خود و دیگران مهم‌ترین چیزی است که انسان آن را به عنوان امنیت خواهان است، به طوری که اگر امنیت شخصیتی او تامین نشده باشد، گویی هیچ تامینی برای او نشده و امنیتی فراهم نیامده است.


مولی امیرالمؤمنین‌(علیه السلام) در تقدم عرض نسبت به دوگانه جان و مال می‌فرماید: مِنَ النُبلِ أن یبذُلَ الرّجُلُ مالَهُ و یَصونَ عِرضَهُ؛ کسی که برای حفظ آبرو وحیثیت خود از مال و منالش می‌گذرد، نشانه اصالت و بزرگواری اوست.[1]


آن حضرت به افراد هشدار می‌دهد که ارزش و اهمیت آبروی خود و دیگران را بدانند و کاری نکنند که آبروریزی شود؛ زیرا کسی که شخصیت خویش را از دست دهد همه چیزش را از دست داده است. ایشان می‌فرماید: مَن بَذلَ عِرضَهُ ذَلَّ؛ کسی که حیثیت و آبروی خود را می‌برد خودش را به پستی و خاک مذلّت افکنده است. [2]


امام حسن مجتبی (علیه السلام) : احمق و بی‌خرد را کسی می‌داند که نمی‌داند با مال و عرض خویش چگونه برخوردی داشته باشد و آن را چگونه استفاده کند. ایشان می‌فرماید: السَّفیهُ، اَلأَحمقُ فی مالِهِ اَلمُتهاوَنُ فی‌عِرضِه؛ آدم سفیه و بی‌خِرد کسی است که در مصرف اموالش ابلهانه عمل می‌کند و نسبت به آبروی خود لاأبالی و سهل‌انگار است.[3]


البته اگر کسی آبروی به دست دیگران رفته یا خودش آبروی خویش را برده باید تلاش کند تا آبروی از دست رفته را بازیابد؛ هر چند که بسیار سخت است ولی باید تلاش خود را بکند و با کارها و رفتارهای احسانی و اکرامی، آن را بازیابدو نیز اگر آبروی کسی را برده باید تلاش کند تا حیثیت او را برگرداند؛ همچنان‌که خود شخص باید برای اعاده حیثیت خویش تلاش کند؛ چنانکه حضرت یوسف(علیه السلام) برای اعاده حیثیت خود تلاش کرد.[4]


کسی که در راستای اعاده حیثیت خویش تلاش می‌کند خداوند نیز او را یاری می‌رساند؛ چنانکه به پیامبر(صلی الله علیه و آله) یاری رساند.[5] زیرا خداوند به مسئله عرض و آبرو توجه ویژه دارد و برای حفظ آن کمک و یاری می‌کند. از همین رو خداوند در احکام و آموزه‌های وحیانی شریعت اسلام اهتمام ویژه‌ای به حفظ آبروى مؤمنان نشان می‌دهد.[6].



پی نوشت :


[1]. فهرست غررالحکم، ص ۲۴۲

[2]. فهرست غرر، ص ۲۴۲

[3]. بحار، ج ۷۸، ص ۱۱۵

[4]. یوسف، آیات 50 و 51

[5]. نور، آیات 11 و 15 و 19

[6]. نساء، آیات 15 و 112؛ نور، آیات 4 و 6 و 11 و 19 و 23؛ احزاب، آیه 58؛ حجرات، آیات 11 و 12